اولين گام هاي محيا به روايت تصوير
عکس های این چند روزه سری 1
اول از همه سفره هفت سین امسالمون کوزه کار دست خودمه پنجشنبه 7 فروردین گفتیم حالا که عمو حسن هم بیرجندن و بابا و من و عمه صدیق و دایی مهدی و عمه طاهره و آقا رضا مرخصی داریم خو چیه داشتیم هممون همون روز خو بریم یک دوری در شهر خودمون بزنیم و آثار تاریخی شهرمونو ببینمیم نکه ندیدیم تا حالا قلعه ارگ و سارا خانم و امیر آقا در کنار تزیینات داخل قلعه .باادب و مهربان بعلهههههههههه سواحل بند دره و مهدی هم اضاف شد به بازی سارا و امیر.بعله مهربان و خندان و باادب محیا خانم از بادی سردی که میوزید هرچه لباس با خودمون برده بودیم تنش کردیم ددیییییی محیا و اینهم خود بند دره و بقیه عکسا مال ام...
نویسنده :
مامان
19:03
سال نو ماهم اینطوری شروع شد
سلام گل های خوشگلم امید بخدا این اولین پست در سال جدیده امیدوارم همیشه بهترین خاطرات رو برای شما بچه های گلم و خانواده عزیزم ثبت کنم از خدا میخوام سال خوبی برای همه باشه و پول کسی برای دعوا و دکتر خرج نشه و بهترین روزها رو همراه با علی الخصوص سلامتی در کنار خانواده داشته باشن از خدا میخوام سایه پر مهر پدرها و مادرهامون از روی سرمون کم نشه و خواهر ها و برادرهامون در کنار بچه هاشون زندگی خوب و خوشی رو بگذرونن و اما عید امسال در خونه ما حال و هوای دیگه ای داشت به خاطر اینکه همه خواهر ها و برادر ها و پدرو مادر هامون سر سال تحویل خونه ما بودن این فکر من بود ما دو سه سال هست که پنج شنبه های هر هفته دعای کمیل با خانواده شوهر بر گذار میکنیم و بعد دع...
نویسنده :
مامان
17:29